روز سوم؛ روز آخر پیش از حقیقی
بسم الله
صل الله علیه و آله من الاولین الی الاخرین
(تقدیم به رسا)
فردا روز امتحان حقیقیه. ۲۲ ساعت دیگه در واقع. میدونم میافتم ولی میخوام ماکسیمم نمره ممکن رو بگیرم و بیافتم. یعنی هدفمو میذارم نمره نه یادگیری که یه بار هم مسئولیتمو در این قبال ادا کنم. بتونم از این موضوعم حساب ببرم. شایدم پاس کردم این درسو و این فرصتو بدست اوردم. در واقع هدف اولم یه چیزه اونم انجام وظیفهام در قبال این درس به عنوان یک دانشجوی ارشده. لازمه انسان بودن توی این دنیا بودن درست در نقشهاست و لازمه بندگی خدا انسان بودنه. شایدم بشه گفت: بندگی خدا جز انسان بودن نیست.
پس:
-دزدی نمیکنی: اینکه از زمان درست بزنی بری اینستا دزدیه تو روز روشن، این وقتیه که خانوادهات با همه مسائلشون هیچی نمیگن و کارا رو خودشون انجام میدن تا تو با خیال آسوده به درست برسی. اینکه کار دیگه کنی یا تلاش کافی برای خوندن درس نداشته باشی (اینه که در حالی که تمزکت کافی نباشه هنوز قدرتمنده و برای تو مسئولیت) دزدیه از خانوادت.
-تایمای استراحتتو با کار مفید پر میکنی: ۵ آیه قرآن، چند تا صلوات، یه آیتالکرسی...
- اینتراپشن کارتو تا حد تواااان میاری پایین: مثلا دو ساعت مداوم بخون بی استراحت / بلند شدن / اینستا و اینترنت گردی و...
-حواست باشه جز او کسی کارساز نیست: معلوم نیست، شاید به احتمال ۵ درصد نیافتادی، توکلت بهش باشه، با خودش حرف بزن، دعا کن و ازش بخواه (درسته که گاهی دعا رو به تعویق میندازه اما گاهی هم در جا میده... خداست دیگه، هیچ کارش بی حکمت نیست)