روز اول؛ شرح چله و #این_مساله_بزرگ
بسم الله النور
الهم صلی علی محمد و آله
روز اول
میخوام 40 روز باقیمونده تا غدیر رو هر روز بنویسم. به هدف درست شدن جهت زندگیم. به هدف مرتب شدن افکارم. به هدف جمع و جور کردن #این_مساله_بزرگ
هر وقت میام سراغش حالم همین میشه. واقعا نمیدونم چیکار کنم باهاش...
من با دو نفر سر و کار دارم بیشتر از بقیه؛ یک غریبهای که به شهر آمده و پادشاه پارسی شکسته. هر کدوم از اینا (پادشاه، پارسی و شکسته) رو گفتم منظورم اوست.
رسا هم...
باید بتونم خودمو جمع کنم باهاشون روبرو بشم. بااااید بتونم. باید بتونم از تکتک اشتباهاتشون خرده بگیرم طوری که اثر درست رو بذاره. باید بتونم جای درست آدما رو دونهدونه وارد بازی کنم (از مینا، شایان، غریبه، شکسته، برادرم، بچههای ژرفا و ...) طوری که رضای خدا رو داشته باشه؛ به حق کسی تعدی نشده باشه و با مسامحه از حقوقت استفاده بشه (یعنی اگر تا مرز ایکس پیش رفتن حق مسلم من باشه تا مرز ۹۰ درصد ایکس بیشتر پیش نرم) جلوی #دست_کم_یک_نفر_غیر_خوداشون ماجرا علنی بشه (برای این که تا وقتی تنها ناظرشون تویی و خدا میتونن بپیچونن و بزنن زیر داستان) زندگیشونو نابود نکنه و ترجیحا انگیزه پیدا کنن برای کار درست نه اینکه از شدت حرکت تو ناکاوت شن و نتونن به زندگی برگردن. راه برشون بسته نشه نسبت به تو و بتونی خدمات پس از فروش و سوال و جواب و رفع ابهام داشته باشی براشون و در آخر اینکه بتونی برنامههای زندگی خودتم دنبال کنی (اپلای و...)
حواست به چندتا چیز باشه:
-حضور بیشتر آدما حقوق بیشتری براشون ایجد نمیکنه هرچقدرم که ننه من غریبم بازی که تو نمکنشناسی دربیارن (باید دید پشت این حضور چه هدفی رو دنبال میکردن)
-تو این چهل روز اون کارای خوبی رو که هنوز برات رنگ خوبیشونو دارن رو انجام بده (یا دست از بدا بردار) شاید قرآن نشینه به دلت یا نمازو نتونی کلا اول وقتش بخونی ولی رفتار با مادرت رو که میتونی مدیریت کنی؟ بد اومدن از بعضی حرکتای پدرت رو که میتونی #تلاش_کنی مثل بهار از روی دلسوزی و ایگنورانه و اصلا به روش نیاوردن ببینی. مغزت اگر ایگنور نمیکنه میتونی همزمان به مغزت یادآوری کنی که کار درستی نمیکنی.
(وسیله برای اینکه بیاد تو خونه دلت دوباره خدا)
- از خودت حساب بکش، حساب نصفهنیمه بهتر از بیحسابیه. حساب مثل تحلیل آزمونای کنکوریا میمونه
- در آخر اینکه بدون نمیتونی با ذهنت که این حال رو داره الان مبارزه کنی، اینکه این حال رو داره نتیجه یه عمل یا یه چیزیه که تو نمیدونی، احتمالا هم درست کردنش (به شکل موثر و دارای اثرگزاری در محیط و ... کار خیلی سختی باشه برات) یا دست تو نیست درست شدنش، یه گوشست، جدا، مستقل از توعه موضوعه ولی رو زندگی و روحیه و اینای تو اثر داره. از خدا بخواه اونو رفع کنه. اون قدرتشو داره... تو امیدشو داشته باش.
تقدیم به رسا؛ رساترین آوا، نما و ...